• وبلاگ : بارقه قلم
  • يادداشت : « نفرين شده!....» داستاني واقعي از دياري نه چندان دور
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سميه 
    واي واقعا اينقدر مردم ما عوضي و احمق هستن که به خاطر يه گوسفند ارزوي مرگ يکي ديگر رو دارند خدا به داد ما برسد و خدا بيامورزد کربلايي را که اينقدر بيگناه مورد تهمت قرار گرفت خيلي غمناک بود .
    پاسخ

    سلامچيز عجيبي نيست چون مردم روستا تنها دارايي‌شان همين گوسفند و زمين بوده و برايشان همين‌ها مهم است