• وبلاگ : بارقه قلم
  • يادداشت : قسمت هشتم آهوي آهو
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سميه يزدان 
    عزيزم ,خدا بيامورزدش,چقدر تلخ اين داستان اما دوست دارم ادامه بدم وپايانش بخونم ببينم چه به سر اين اهو مي ايد
    پاسخ

    سلامممنون همه زندگي‌ها تلخي دارند اگه به تلخي هاش بپردازيمممنون پي گيريد