وبلاگ :
بارقه قلم
يادداشت :
داستان « شکرانه هاي صبر » قسمت اول بر اساس واقعيت يک زندگي
نظرات :
0
خصوصي ،
5
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
afsoon
salam.man shokrane ro shoro kardam. mamnoonam ke pishnahadeton ro behem goftid.
پاسخ
سلامخواهش ميکنم شما لطف ميکنيد که ميخوانيد ممنونم از همراهي زيبايتان
+
سميه يزدان
چه اتفاقي براي مادرش افتاده ؟قدر براي يک بچه سخت بي مادري
پاسخ
مادرشونو گفتند گم شده ؟ حالا يا مرده يا شوهرکرده
+
gh
سلام.خسته نباشي.خانم اخلاقي.قشنگ بود.
+
سميه
من فکر مي کنم مادرشون مرده.بي بي جون به خاطره بچه ها نميگه
+
نسرين
واقعا گم شده بود ؟مگه فاصله خونه تا جاي که کار ميکرده چقدر بوده ؟فکر کنم رفته دنبال سرنوشتش…