• وبلاگ : بارقه قلم
  • يادداشت : ادامه داستان خواب سنگين!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 13 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + نسرين 
    چه جالب وچه حافطه خوبي داري وجالبتر معلم بود يا ديکتاتور زمان وسطش خيلي خنديدم ولي آخرش دردناک بود خدا رحمتش کنه. داستان جالبي بود ولي شما که مقصر تو مرگش نيستي از بس بدعنق وبد اخلاق بوده با خودش مشکل داشته …
    پاسخ

    ممنونم نسرين جونمعلم‌ها فرشته‌هاي وحي نيستند و پاک و معصوم هم نيستند مثل همه آدم‌هاي ديگه