• وبلاگ : بارقه قلم
  • يادداشت : « زينب براي هميشه دفتر انشايش را بست..!»
  • نظرات : 2 خصوصي ، 16 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + مهديه 
    سلام خانوم اخلاقي عزيز واقعا داستانتون در واقع حقيقتتون تلخ بود سرنوشت برا بعضيا بد نوشت
    + جباري 
    واقعا متاسفم خوش قلب و مهربان بود از درگاه خداوندمنان براي خانواده اش طلب صبر دارم وبراي روحش ارامش و امرزش دوست عزيزم خداحافظ.
    + جلالي 
    از ديدن عکس اين گل خيلي ناراحت شدم که انقدر زود پر پر شد روحش شاد
    پاسخ

    ممنون سلامت باشي
    + مريم جمالى 
    مرگ پايان کبوتر نيست... ممنون خانم اخلاقى جان از ابراز همدردى و متن زيبايى که براى زينب نوشتيد... يه خاطره هم من ميگم: بعد از عمل من به اتفاق خانم عرب حسينى براى عيادت به منزلشان رفتيم طبق معمول رنگ و رو رفته بود وبيشتر از اين شاکى بود که چرا موهايش در نمى آيد...خانم عرب حسينى هم به شوخى بهش گفتند: نگران نباش به زودى موهات در مى آد حالا خواستگارا پشت در صف نکشيدن... بعد خنديد... وهمه ماهم خنديدم... روحش شاد و يادش جاودانه...
    پاسخ

    ممنونم خانم جمالي جانبراتون آرزوي سلامتي مي‌کنم درپناه خدا
    + نسرين 
    واي خداي من …چقدرناراحت کننده بود دوست داشتم از آخر قصه رو بخونم ببينم چه ميشه ولي وقتي به وسطش رسيدم تا آخرشو خوندم.خدايا به دل مادر داغديدش صبر عطا کن.
    پاسخ

    متاسفانه بلهاميدوارم هميشه سلامت باشيد
    + سميه يزدان 
    عزيزم چقدر سخت اخه اين گلهاي بيگناه چرا بايد زجر بکشن بعضي موقع ها به اين عدالت دنيوي شک ميکنم روزگار با ما چه ميکنه
    پاسخ

    آره خيلي سلامت باشيد و هميشه خوشي را احساس کنيد
    + مهشاد 
    خانم داستانتون منو به گريه انداخت
    پاسخ

    عزيزمقصد ناراحتي شما نيست بلکه عبرته
    مرسي از همدردي باما خيلي زيبا وتاثير گذار بود
    + مهشاد رضايي 
    خانم ماجراي زينب عالي بود ممنون که با ما همدردي کردين
    پاسخ

    عزيزم ممنونم
       1   2      >