• وبلاگ : بارقه قلم
  • يادداشت : « حاطرات يک سوسک»
  • نظرات : 1 خصوصي ، 8 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مهديه 
    سلام خانوم اخلاقي مهديه هستم مثه بقيه داستاناتون جالب بود همه اينايي که گفتيد خاطره هاتون از زبون سوسکه بود يا قدرت تخيلتون؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    + الميرا شريفس 
    داستان جالبي بود. بازم از زحمات زيادتون ممنونم.
    پاسخ

    ممنون الميرا جان
    کاظميم خانم جونم
    خانم ادرس وبلاگمم گذاشتم.از اون رو ميتونين متوجه بشين که خودمم...
    خانم اخلاقي عالي بود من اين داستان رو در يه گروه گذاشتم خيلي دوست داشتن و من بهشون گفتم براتون نظر بزارن الان نظراتشون را ميدن ...
    پاسخ

    ممنونم عزيزم سحر جان تو سحر کاظمي هستي يا...؟
    + بي بي 
    شماازکجااينقدرخاطره از سوسک داري!!!!!!!!!
    پاسخ

    از اونجا که از سوسک خيلي ميترسم