• وبلاگ : بارقه قلم
  • يادداشت : ادامه سنگ گاو
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + نسرين 
    داستا نشو قبلا خوندم ولي عالي بود.از طرفي احترام وحرمت قديم زبان زد بوده وکوچکترو بزرگتري بوده که الان نايابه.واز طرفي اسماعيل خواسته نا خواسته با آن همه کار وزحمت اسير دست ببر شد.واز طرفي مردم باورش نکردن ولي با اتفاقيکه براي گاو افتاد تازه پي به حقيقت بردن که ببري بوده وشجاعت گاو واز بين رفتن ببر آرامش دوباره به روستا بر گشت.