وبلاگ :
بارقه قلم
يادداشت :
قسمت دوم و پاياني دره لاخ
نظرات :
0
خصوصي ،
22
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
<
1
2
+
جباري
خانم اخلاقي عزيزم سلام خيلي دلم مي خواد قبل ازاينکه از اين مدرسه برم ببينمتون شايد رفتم!!
پاسخ
حتما عزيزم من که شنبه ها هستم
+
ابرام بخشي
قصه خيلي قشنگي بود خانوم از خوندنش لذت بردم
ارادتمند شما
ابي
+
سامان فتاحي
خانوم داستان خيلي قشنگ بود و اميدوارم همواره موفق باشيد
پاسخ
ممنونم پسرم
+
نجمه
سلام عزيزم خداقوت داستان قشنگي بود خيلي زيبا نوشته شده بود ميخوندم خودم رو اونجا مي ديدم شرايط رو خيلي قشنگ توصيف کرده بوديد.
پاسخ
سلام عزيزمممنون اين قد قشنگ خونديدش
+
سميه يزدان
سلام بتي جان,واقعا اين داستان واقعي بوده يا از قوه تخيل بوده من فکر نمي کنم چنين واقعي در واقعيت رخ بده اما در کل قشنگ بود و جالب
پاسخ
سلام سميه جوناين داستان به روايت قديمي هاست و اعتقد داشتند که راسته مهم به نظر من حفظ اين داستان هاست نه حقيقت و کذبشممنون ميخوني
+
اميرحسين احدي
خانم اخلاقي مرسي از داستان زيبايتان و آرزو مي کنم هرجا هستين شاد باشيد
+
نسرين
واقعا ابن دختر بينوا چه کشيده بود با اين غول سياه …!!واقعا ميشه ؟اين دل بستگي بين هر دو شون بوده به جورهايي به هم وابسته شده بودن ميشه گفت غير مممکن نيست. حالب بود.خسته نباشي.
پاسخ
ممنون نسرين جون داستان از روايت قديمي هاست
<
1
2