• وبلاگ : بارقه قلم
  • يادداشت : قسمت ششم شکرانه هاي صبر
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + نجمه 
    داستان شنيدنيه، شوهرخاله سما چقدر به فکرصنوبر بوده،آفرين!
    بعد طلاق چرا صنوبر ميرفته خونه فرزاد!!فقط به خاطرآرزو!!حتما محبتي بين خودش و فرزاد ميديده..
    مهشاد حتما متوجه ميشه ولي چيزي به روي خودش نمياره..
    منتظر بقيه داستانم..
    پاسخ

    نه عزيزم مهشاد نفهميد اصلا
    + سميه يزدان 
    لطفا بقيه داستان ,واقعا اين ارزو خيلي خوش قدم که زندگي صنوبر رو بهتر کرده ,صنوبر بايد از فرزاد طلاق بگيره چرا خودش رو سپرده به اين مرد ...
    پاسخ

    طلاق گرفت ولي به خونه‌اش رفت و آمد مي‌کرد اونم به خاطر آرزو
    + نسرين 
    مشتاق ادامه داستانم ……آخرش به کجا خواهد کشيد وچه به سر صنوبروبچه ش مي آيد.چرا فرزاد با اينکه موقعيت خوبي داشت صنوبر طلاقش داد.ونسبت به زن وبچه ش احساس مسؤليت نميکرد.