وبلاگ :
بارقه قلم
يادداشت :
« بلندي هاي درد» برگي از خاطرات مدرسه
نظرات :
0
خصوصي ،
5
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
سامان فتاحي
ابتدا سلام و سه بار صلوات براي شادي روح فهيمه
قصه دردناکي بود و من الان تازه قدر چيزايي که دارم رو ميفهمم خانوم خداوندا به همشون کمک کن و لعنت بفرست بر تمام اين خائنين پولدار.حالا يه سوال دارم
.
.
.
.
ايا اروپائيان و مردمان عزيز ايران زمين خائنن؟؟؟؟؟؟؟
.
.
.
.
يا شياداني که سه هزار تايي ميدزدن و ميخورن؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟
پاسخ
سلام سامان سوال سياسي مي پرسي! فقط يه چيزي، بدي و ظلم، کوچک و بزرگ، ريز و درشت نداره! در هر صورتي گ به هر شکلي، بدي بده! چه سه هزار ميلياردي چه سه هزار قروني پسرم
+
نسرين
قصه دردناکي بود واقعا متاثر شدم البته کم نيستن افرادي که گريبان اين همه درد ورنجند وبا کمترين امکانات ممکن دارن زندگي ميکنن ودر همين نزديکي ما هستنوکساني که تو ناز ونعمت غرق شدن وخبر ندارن.واقعا دنيايي شده ؛دنيايي که محل گذره.اميدوارم به برکت اين روزهاي عزيز کسي درمانده وشرمنده خانواده اش نباشه.آمين
پاسخ
آمينممنونم عزيزم که ميآييد و ميخوانيد
+
سميه
خيلي غمناک بود اخه چرا خدا بيامرزدش ,شما هم رفتين در داستانهاي تلخ و گريان يه داستان شاد بنويسيد لطفا هر چه واقعيت هاي زندگي ما با غم گره خورده
پاسخ
چشم شادم نوشتم خندهدارم هم ولي بيشتر اين دردها منو اذيت ميکنند البته درد ديگران
+
بي بي
اخلاقي جان قصه هات خيلي قشنگ اما اما کمي دردآور هستند اماخيلي زيباوروان اونهارو مينويسي جوري که انسان ميتونه اونچه که مينويسي رو مجسم کنه موفق باشي عزيزم
پاسخ
فدات شمممنون عزيزم ببخشيد که غمناکاند هر چي نگاه ميکنم هميناند
+
eli
سلام سايتتون عالييييييييييي
پاسخ
سلام ممنونم که نوشتههايم را خوانديد